... گفتم كه علتش اينه...  نه اينكه راه حلش توصيه هاي اخلاقيه.

متاسفانه کار دو راننده اصلا جالب نیست...ای کاش ساعت های حرکت رو مشخص کنند..و هر دو در یه زمان یکسان حرکت نکنند...یکی از راننده های نسبتا محترم انقدر سوار می کنه که زن و بچه ی مردم تو وسط ماشین بین اون همه مرد میشینن رو زمین...!!!همه چیز پول نیست...ای کاش میفهمیدیم..رقابت خوبه ولی نه این شکلیش...اگه امر به معروف و هی از منکر یا نظارته همگانی و عمومی وجود داشته باشه بعضی دوستان نمی تونن هر کاری که دلشون بخواد بکنند...هرکس وظیفه ای نسبت به شهرش داره...به دیگران..

حرف امثاله ما که تاثیری نداره ..ولی از مسئولین محترم شهر  میخوام به این امر رسیدگی کنند زشته واسه شهر...خدا وکیلی....

دوستانی که شماره ی مسئولین شهر رو دارن اطلاع بدن ...به گوش مسئولین برسونیم...

عرض شود خدمت همه ی دوستان عزیز که بنده مدتی هستش که با این موضوع خیلی زیاد برخورد میکنم چون اکثرا با این ماشین ها در طی هفته تردد میکنم و حال با دیدن این موضوع که قبلا هم بحث شده بازم به راننده های عزیز و بزرگوار گفتم ولی:

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ی من/ آن که به جایی نرسد فریاد است....

اتفاقا چندین شب پیش با مسئولین شهری (جناب آقای شهردار و پرسنل محترم شهرداری و چند نفر از اعضای محترم شورای اسلامی و فرمانده ی حوزه ی سپاه میلاجرد )در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) جلسه ای برپا بود و زمانی که شهردار محترم شهرمون جناب آقای حیدری سخنرانی میکردن بنده ازشون چندین سوال پرسیدم و خواهان آن بودم که با جدیت تمام به این موضوعات بپردازان درسته که بعضی از مشکلاتمون کوچیکه و حل شدنی ولی زمانی که این موضوعات حل نشه به یه مشکل بزرگتر تبدیل میشه...

یکی از سوالاتم در مورد همین موضوع بود که فرمودن:

این موضوع به مشکلات شهری مربوط نمیشه به مشکلات برون شهری مربوطه!!!

ولی در ادامه بنده خواهان پیگیری شورای شهر و شهردار بودم که فرمودن:

درسته در حیطه ی کاری ما نیست ولی دوست داریم چنین مشکلاتی حل بشه و این موضوع رو پیگیری میکنیم...

اگه پیگیری کردن و به ما هم اطلاع دادن و شاهد تغییر بودیم در این تایپک مینوسم...

ولی خودمونیما چشم آب نمیخوره در مورد این موضوع....

به نظر من که اگه شورا های شهر در مدت این 4 سال بتونن به این دوتا راننده بفهمونن که بابا هفته ای تو ساعت مثلا 7  حرکت کن اون یکی ساعت 6  هفته بعدی هم برعکس...   کار بسیار بزرگی رو انجام دادن... و به مردم هم خدمت بزرگی کردن... اگر مسافر در این دوساعت هم کمی بیشتر یا کمتر بشه خب هر دو به نویت سهم خواهد برد... که من اعتقاد دارم در هرکدام از این دو ساعت مسافر زیاده...  از طرفی شهر هم دارای دوسرویس در دوساعت خواهد شد.

امروزم با دست پر اومدم.... بلاخره تونستم بزن اون دست قشنگه رو....

امروز صبح ساعت 6 داشتم میرفتم سرکار که قرار بود با مینی بوس برم... دیدم ماشین آقای اتابکی چهارراه اصلی وایستان و بنده هم حرکت کردم که برم سوار ماشینشون بشم حدود 50 متر مونده بود که به ماشین برسم از اونور آقای ملکی با ماشینش گفت قیژ قیژ... زد رو ترمز کنارم نگه داشت و بنده هم سوار ماشین آقای ملکی شدم... حالا ادامه ی داستان:

ماشین آقای ملکی با 5 مسافر از میلاجرد حرکت کرد و یک مسافر در مسیر فامرین و دو مسافر در مسیر اسفندان که جمعا شدیم 8 نفر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! قابل توجه هستش این مورد...

خلاصه با این مورد که بنده مشکل داشتم و خیلی هم باهاشون صحبت کرده بودم و به اعضای شورا و به شهردار محترم و .... گفته بودم گفتم یه بار دیگه باید این مورد عنوان بشه.... خیلی باهاشون صحبت کردم و گفتم بابا برا خودتون نمیصرفه از اصطلاک ماشین کم میشه و مسافر ندارین شما چرا باهم لج میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بعد از کلی چانه زنی و با اینکه فکمون یه وری شد قانعشون کردم که یه روز شیفت صبح آقای ملکی حرکت کنن و شیفت بعدازظهر آقای اتابکی و برای فردا آقای اتابکی شیفت صبح و آقای ملکی شیفت بعدازظهر و این روال به صورت چرخشی باشه... و یا اینکه این روال به صورت هفته ای باشه... خلاصه تا اینجا راه اومدن بقیه اش رو هم باید با آقای اتابکی در میان بزارم...

خسته شدم از بس نوشتم...بای بای..