ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 6 پست ] 
نويسنده پيغام
 موضوع پست: انكار چيست؟
پستارسال شده در: دوشنبه 16 آبان 1390, 2:47 pm 
مدير انجمن بهبودي
مدير انجمن بهبودي
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am
پست ها :
1987 پست
محل سکونت:
شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید:
10954 مرتبه
تشکر شده:
3577 مرتبه در 657 پست ها

محل تولد: ميلاجرد

انکار


 انکار آن بخش از بیماری ما است که به ما می گوید بیمار نیستیم . وقتی مادر مرحله انکار هستیم ، قادر به درک و اقعیت اعتیادمان نخواهیم بود و سعی می کنیم


تأثیرات آن را به حداقل برسانیم . دیگران را سرزنش می کنیم ، انتظارات خیلی زیادی ازخانواده ، دوستان ورؤسای خود داریم .خود را با دیگر معتادانی که اعتیادشان بدتر از ما بنظر می رسد ، مقا یسه میکنیم . ممکن است یک نوع مواد خاص را سرزنش کنیم . اگر مدتی که پاک هستیم واز مصرف پرهیز کرده ایم ، ممکن است که سکل فعلی بروز اعتیادمان را با زمان مصرفمان مقایسه کنیم ، وتوجیه نماییم که امروز هیچ چیز امکان ندارد به بدی آ ن زمانها باشد . یکی از آسانترین راه ها برای اینکه تشخیص دهیم که آیا در مرحله ی انکار هستیم این است که ببینیم آیا دلایل بظاهرموجه ولی غیر واقعی برای رفتارهایمان می آوریم یا نه .


_________________
حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد

تصوير


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند
gharibi (دوشنبه 16 آبان 1390, 4:35 pm), atabaki (دوشنبه 16 آبان 1390, 4:49 pm), maleki (دوشنبه 16 آبان 1390, 5:37 pm), mohammadreza (سه شنبه 17 آبان 1390, 7:35 am), mohammadi (سه شنبه 17 آبان 1390, 12:31 pm), ramazani (سه شنبه 1 آذر 1390, 7:01 am), farhad (يکشنبه 27 آذر 1390, 7:58 am), hadi asheri (جمعه 30 فروردین 1392, 5:51 pm), sahar baran (جمعه 30 فروردین 1392, 7:26 pm), farzam (شنبه 31 فروردین 1392, 6:16 am), ariaazizi (شنبه 31 فروردین 1392, 11:40 am), helia2 (شنبه 21 اردیبهشت 1392, 8:38 pm), farzadfar (سه شنبه 7 خرداد 1392, 5:39 pm), aliazizi (جمعه 10 آبان 1392, 10:00 pm), rohoolah karami (يکشنبه 12 آبان 1392, 9:49 am)
 موضوع پست: Re: انكار چيست؟
پستارسال شده در: جمعه 4 آذر 1390, 6:55 am 
مدير انجمن بهبودي
مدير انجمن بهبودي
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am
پست ها :
1987 پست
محل سکونت:
شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید:
10954 مرتبه
تشکر شده:
3577 مرتبه در 657 پست ها

محل تولد: ميلاجرد

 



روزي كه احتمالاً كسي چيزي را به دست مي‌آورد و من دلم مي‌خواهد داشته باشم، اما نمي‌توانم، كوشش مي‌كنم این موضوع را اثبات کنم که موضوع موردنظر یا تلاش کسی که به دنبال آن رفته، بيهوده است. انكار نوعي چشم بستن روي واقعيت است.


روزي كه انکار در دوران کودكي تبدیل به یکی از مكانيزم‌هاي دفاعي­ام شد، هنگامی که به بزرگسالي رسیدم در انجام این کار استاد و ماهر می­شوم. به همین خاطر وقتي با واقعيت­هاي تلخ و سخت زندگي روبه رو مي­شوم، دست به انكار مي­زنم.


يعني من قبول نمي‌كنم معتادم. اين درد چيزي نيست، اصلاً دكتر نمي‌روم. دكترها چيزي نمي‌دانند و ...


وقتي در مسير انكار هستم اين مكانيزم­هاي دفاعي كار دست من مي‌دهد. در حالي كه از زندگي رنج مي‌برم، بيزارم، خشمگين و غمگينم، ولي حاضر نيستم قبول كنم اين مسایل و مشكلات را دارم و می­توان براي آن كاري كرد.


بنابراين موضوع را انكار مي‌كنم. مي گويم من مشکلی ندارم. مگر بقيه چه كار مي‌كنند يا احتمالاً مي‌گويم چه فايده‌اي دارد. اينها كه موفق شده­اند همه حقه بازند. با به کارگیری اين مكانيزم امکان توجيه و بهانه­گیری و ایجاد شرايطي را فراهم مي‌آورم تا به واسطه آن كاري انجام ندهم.


به دليل خيال پردازي خاصي كه داريم و آسيب­هایي که در كودكي خورده‌ايم و اينكه ياد نگرفته‌ايم در موقعيت­هاي مختلف و متفاوت هر اندازه كه سخت و تلخ است، چگونگي برخورد با آنها را ياد بگيرم. اول ببينم و درك درستي از واقعيت داشته باشم و صادقانه بگويم اين واقعيت را دوست ندارم و يا حتي به دنبال برطرف كردنش نمي‌روم.


 با انكار مي گويم عيبي ندارد، مشكلي نيست و با اين مكانيزم در تمام زمينه‌هاي زندگي اجتماعي، زناشويي، احساسي، عاطفي، واقعيت و حقيقت را انكار مي‌كنم و فكر مي‌كنم اگر چشمانم را ببندم هيچ چيز وجود نخواهد داشت.


همه اينها به خاطر اين است كه خودمان در فضا و يا منطقه امن قرار بدهيم.


ما خيلي تمايل داريم از هر چيزي كه دردمان مي آورد و ناراحت­مان مي كند، دوري و اجتناب كنيم و در مقابل به طرف مسایل، فكرها و اعمالي برويم كه به ما لذت مي دهند. ما به دنبال راحتي، آرامش و ثبات هستيم. همه اينها به خاطر اين است كه امنيت به دست بياوريم، اما بر اثرناآگاهي، حال و روزمان بدتر شده است.


حال مي خواهيم نگاهي به اين موضوع داشته باشيم و ببينيم انکار در اين قسمت چگونه كار مي كند و حتي جلوي موفقيت و رشد ما را مي گيرد و باعث آسيب رساندن به خودمان مي شويم.


ما كارهايي مي كنيم كه به امنيت برسيم، ولي در مقابل برعكس آن را به دست می­آوریم. همانند عقب انداختن كاركرد قدم­ها، چكاب دندان­ها، خريد وسیله­ای كه برايمان خيلي لازم است را عقب مي اندازيم. اين عقب انداختن در واقع براي اين است كه ما مي خواهيم امنيت را به دست بياوريم.


مي خواهيم از درد چكاپ دندان يا از درد پرداخت پولي كه براي خريد لازم است شايد ناآگاهانه فرار كنيم. فكر مي كنيم اگر آن راعقب بیندازيم، روزي ممكن است اصلا نخريمش يا اصلا از دستش خلاص شويم و انجامش ندهيم و از اين ناملايمتي يا از فشاري كه به ما مي آيد، رها شويم.


فشار همان درد است اما با حجم كمتر. هر چيزي كه به ما يك مقدار تشويش و التهاب مي دهد وعصباني یا غمگين­مان مي كند، هر احساسي كه به ما فشار روحي مي آورد، از آن دوري مي كنيم و سعي داريم آن را كنار بگذاريم.


مواردی كه خيلي به ما فشار مي آورد، مسایلی است كه يا ناشناخته­اند يا قبلا آنها را شناخته­ايم و مي دانيم كه  دردآور، تلخ و ترسناکند و تجربه بد اضطراب آور و ترسناكي از آنها داشته­ايم. پس حالا به دنبال خطر کردن نمی­رویم تا دوباره آن را تجربه كنيم. مبادا دوباره آن خاطرات، زخم­ها، آزار و اذيت­ها، ترس و آن فشارها به ما وارد شود.


پس ريسك نكردن براي نگه داشتن امنيت است، اما در واقع چه اتفاقی می­افتد، وقتي ريسك نمي كنيم؟


اعتماد و شهامتي را كه در قدم هاي قبلي به دست آورده­ايم را انجام نمي دهيم و با اين عمل رشد شهامت و اعتماد را متوقف مي كنيم. در نتيجه بهبودي و شفا هم پيدا نمي كنيم. ممكن است خودمان را در نقطه امني نگه داريم، اما به هدف نمي رسيم.


اين  محدود كردن، بعد از مدتي فشار مي آورد. چون خيلي وقت­ها ما زندگي خودمان را با افراد ديگري مي سنجيم كه در سن و موقعیت و محيط ما هستند و معنا پيدا مي كنيم، اما وقتي كه در اين محدوديت­ها خودمان را نگه مي داريم، بقيه اشخاص مسایل ديگري را  تجربه مي كنند. از ما جلو مي زنند و بعد از  مدتي اين محدوديت­ها به فرد فشار مي آورد و حال ما خراب مي شود.


يعني ابتدا ببه خاطر ترس­هايمان خودمان را باز نكرده­ايم و براي آن كاري انجام نداديم و خود را محدود كرديم. از ترس­مان پشتيباني و حمايت كرديم كه در فضاي امني بمانيم. در حالي كه بعد از مدتي خود اين فضاي امن تبدیل مي شود به فضاي زندان كه جلوي ما را مي گيرد.


در واقع ما به مسایلی چسبيده­ايم و از آنها دفاع كرده­ايم كه براي ما خطر محسوب می­شد و جلوي رشد و موفقيت ما را مي گرفت. ما امنيت را مي خواستيم برای اینکه آرامش داشته باشيم، اما با محدود كردن آرامش، امنيت را هم از دست مي دهيم و حالت بي حوصلگي و يكنواختي به ما دست مي دهد كه خودش از هر دردي بدتر مي شود.


خيلي وقت ها ما براي اينكه امنيت ظاهری خودمان را حفظ کنیم، از خير هدف­مان مي گذريم. گاهی براي اينكه مبادا شكست و صدمه بخوريم، از ابتدا شكست را مي پذيريم و تسليم مي شويم از ترس اینكه مبادا شكست بخوريم و ناراحت شويم!


گاهی برای خلاصی از دست بسیاری مسایل، بيشتر به طرف آنها کشیده می­شویم و آنها را نگه مي داريم، در شرایطی که اصلاً راحت نيستيم. بعضي وقت­ها با اهمال كاري و مسئوليت گريزي اين كار را انجام مي دهيم. همانند كفشی كه ميخ دارد. به جاي اينكه كفش را در بياوريم و ميخش را بكنيم، كفش را در پايمان نگه مي داريم و ياد مي گيريم كه چگونه كج و كوله راه برويم كه اين ميخ كمتر به ما فشار بياورد.


انكار به ما كمك مي‌كند تا كمبود عشق و محبت، احساس جدايي، تنهايي، بي‌ارزشي و پوچي  را در خود سركوب كنيم و به خاطر درد، اضطراب و افسردگي به داروي قوي‌تري احتياج داريم. زيرا طبيعت افراطي داريم. به همين دليل مسكن قوي‌تر جستجو مي‌كنيم.


يك راه حل براي ما لذت جويي است و لذت را در غذا، قمار، روابط جنسي، موادمخدر، مشروبات الكلي و چيزهاي ديگر پيدا مي‌كنيم تا احساس تنفر از خود و گوشه گيري و تنهايي را به این ترتیب كنترل كنيم.


زمان مصرف موادمخدر يا خوردن غذاي خاص يا تجربه جنسي تنها ساعاتي است كه احساس هيجان، ارتباط، تعلق و رهايي مي‌كنيم و اين جايي است كه روح خود را مي‌فروشيم و تنهايي خود را با بي‌حسي معادله مي‌كنيم.


اين آغاز يك رابطه عاشقانه و بيمارگونه بين ما و اعتيادمان است و با وفاداري خود مهر اين رابطه را مستحكم مي‌كنيم. اين رابطه مرموز و مخرب پايه اساسي و عميق سيستم فكري و كوركورانه ما مي‌شود و به مرور زمان قادر نيستيم خود را از اين دام نجات دهيم.


ديد و اعتماد ما نسبت به اصول انجمن خيلي مهم است. زیرا شیوه رفتار ما به اصول  خيلي متفاوت خواهد بود. چون اگر اعتماد نداشته باشيم يا شرايطي باشد كه ما را بترساند، طريقي كه قدم كار مي كنيم متفاوت مي شود تا اينكه آينده روشني را ببنيم.


درست مثل رفتار نسبت به كسي كه به او اعتماد داريم و نسبت به كسي كه از او مي ترسيم يا در مقابل رويدادها وقتي سر حال و خوشحال هستيم و هنگامي كه احساس غمگيني يا عصبانيت مي كنيم، متفاوت پاسخ مي دهيم.


حالا خودتان را نگاه كنيد و ببينيد كه چقدر آدمهايي كه اذيت­تان مي كنند را تحمل مي كنيد. از ترس اينكه مبادا اگر از آنها دور شويد یا جدا شويد امنيت تان به خطر بيفتد. يك مورد ديگر اين است كه خيلي وقت­ها براي اينكه انسان امنيت ظاهری خود را حفظ کند، تظاهر به قوي و زورمند بودن می­کند كه كسي جرات نكند به اين امنيت صدمه بزند.


تمام اينهايي كه گفتيم به اضافه چند مورد ديگر، روش­هايي است كه ما براي رسيدن به امنيت از آن استفاده مي كنيم، ولي هم غير سازنده است و هم اصلا به امنيت نمي رسيم. برخی براي اينكه امنيت خودشان را نگه دارند، به ديگري حمله مي كنند. صدمه مي زنند. دروغ مي گويند. تظاهر مي كنند. خيانت مي كنند.


به خاطر اينكه با انكار زندگي مي­كنند. همه اينها به خاطر چيست. به خاطر اينكه از خودشان محافظت كنند و خودشان را نگه دارند، ولي در آخر چطور مي شود؛ نه از خودشان محافظت می­کنند نه از رابطه­شان، نه از آن شخص مقابل.


پس چه كار كنيم؟ جواب روشن است؛ از انكار دست بكشيم و با واقعيت­ها روبه رو شويم و امنيت را از راه­هاي درست به اين صورت به دست بياوريد كه درون­مان دنبالش بگرديم. امنيت بيروني نمی­تواند امنيت واقعي باشد. امنيت دروني ايماني است كه شخص را به خود بياورد و جايگاه امن را درون قدرت­ها، توانايي­ها و ارزش­هاي خود جستجو كند و حتی آنجا چنین شرایطی را خلق كند و پرورش بدهد.


چنین امنيتي براي هميشه مي ماند. كسي نمي تواند آن را از شما بگيرد. نمي تواند ايمان­ به خودتان را از شما بگيرد. كسي نمي تواند عشقي كه به خودتان داريد و اهميتي كه به خودتان مي دهيد را از شما بگيرد. كسي نمي تواند آسیبی به آن وارد كند.


يكي از مواردي كه مي توانيم بگوييم امنيت را براي ما به وجود مي آورد، دانش در مورد اين است كه من از پس اتفاقاتي كه قرار است برایم بيفتد به هر صورت برمي آيم. تمام دانشي كه دارم، آنچه ياد گرفته­ام در خاطرم هست و از آن جايگاه دانشم اتفاقاتي كه ميفتد را به بهترين نحو انجام مي دهم.


اگر درست نگاه كنم در مدتی كه پاكم و مواد مصرف نمي كنم، اگر زنده ماندم و دارم نفس مي كشم، بسیاری از مسایل را پشت سر گذاشته­ام. اگر مصرف مي كردم، ممكن بود الان زنده نباشم. هر روزي  كه پاك هستم و به روند بهبودیم ادامه مي دهم، یعنی كاري كردم كه هنوز مفيد است و توانسته­ام با تمام احتمالاتي كه مي توانست براي من خطرلغزش داشته باشد و امنيت من را به خطر برساند، مبارزه کنم و پیروز شوم.


اگر تا امروز زنده ماندم، اگر با تمام مشكلاتي که داشتم هنوز به بهبوديم ادامه مي دهم، اينجا هستم و دارم نفس مي كشم، پس اين ايمان را به خودم داشته باشم كه كار خوب و درستی مي كنم كه توانسته ام پاك بمانم. بر همین اساس فكر مي كنم با استفاده از همین ايمان يا راهم را بلدم و با احتمالاتي كه قرار است اتفاق بيفتد روبه رو مي شوم يا بلد نيستم، ولي راهش را پيدا مي كنم و یاد می­گیرم.


معتقدم آنقدر مغز، هوش و مهارت دارم كه در آن لحظه چيزي را ياد بگيرم كه وجودم را امن كند و بروم جلو. يعني آنجا كه به خاطر ترس از اشتباه و شكست قدمي برنمي داريد و حاضر نيستيد منطقه امن­تان را رها كنيد و نکته­های جديدي را ياد بگيريد، فقط به خودتان بگوييد هر اشتباهي يك هديه است براي ياد گرفتن.


من نمي گويم براي ماشين يا منزل­تان دزدگير نخرید. هر كاري براي ایجاد امنيت دوست داريد - اگر به كسي صدمه نمي زند - انجام دهيد، ولي يادتان باشد امنيت اصلي بايد از درون خودتان سرچشمه بگيرد. از مدلي كه برنامه­ريزي مي كنيد براي هدف­هايتان. از مدلي كه با آدم­هاي ديگر رابطه برقرار مي كنيد. بر اساس اینکه چه نيتي در سر دارید، امنيت آنجا است و آنجا باید دنبالش بگرديد.


انكار، جزء اصلي بيماري ما است و در وجود همه ما با میزان و شدت­هاي مختلف وجود دارد.


انكار، بُعد ويرانگر بيماري ما است. زیرا ما را در الگوي رفتاري كه به صورت فرآيندي مخرب و ويرانگر درآمده است، حبس و گرفتار مي‌كند.


انكار، شامل سيستم­هاي دفاعي پيچيده و ترفندها و حيله‌هايي است كه ما به صورت ناآگاهانه و به منظور جلوگیری از مواجهه خود با واقعيت، از آن استفاده مي‌كنيم. بعضي از اشكال و انواع قابل تشخيص انكار به این شرح است.


انكار ساده: وانمود كردن به وجود نداشتن چيزي كه در واقع وجود دارد. همانند ناديده گرفتن علایم و نشانه‌هاي بيمارهاي جسمي كه نمايانگر وجود مشكل است.


كم و كوچك جلوه دادن: تمايل به اعتراف به وجود مشكل و تمايل نداشتن به پذيرش وخامت آن. مثل اعتراف به وجود سردي و رنجش در يك ارتباط. در حالي كه در واقع خيانت آشكار و علني در رابطه وجود دارد.


سرزنش و مقصر دانستن: مقصر دانستن شخص ديگر به عنوان عامل يك مشكل. رفتار موجود انكار نمي‌شود، ولي علت بروز آن شخص ديگري معرفی می­شود. همانند مقصر دانستن و سرزنش والدين به خاطر رفتارهاي نامناسب معمول خودم. "تو اعصاب مرا خرد كردي و هميشه غر مي‌زني".


من دير به خانه مي‌روم. از من مي‌پرسند چرا دير به خانه مي‌روي، مي‌گويم به اين خاطر كه همسرم مدام غر مي‌زند. از همسرم مي‌پرسند چرا غر مي‌زني مي‌گويد به خاطر اینكه او دير به خانه مي‌آيد.


 


توجيه و عذر و بهانه آوردن: عذر و بهانه آوردن، دليل تراشي، توجيه و ساير توضيحات كه براي رفتار خود يا ديگران ارایه مي‌دهيم. همانند اینکه به بهانه بيماري، از رفتن به جايي طفره می­رویم. در حالي كه علت واقعي آن خماري يا نشئگي است. نمونه دیگری از توجیه؛ "من فقط تفريحي و براي سرگرمي از چيزي استفاده مي‌كنم تا لذت ببرم."


كلي بافي كردن: گاهی با مشكلات به صورت كلي و سطحی مواجه می شویم و از بحث­ درباره موضوعات فردي در خصوص یک وضعيت مشخص خودداری می­کنیم. برای نمونه، با يك دوست به خاطر سرماخوردگي­اش همدردی می­کنیم. در حالي كه مي‌دانيم علت اصلي مشكل دوست­مان اعتياد به مواد مخدر است.


طفره رفتن: تغيير دادن موضوع صحبت به منظور اجتناب از بحث­ها و موضوعات كه براي ما مشكل آفرين شده­اند. برای نمونه می­گوییم؛ "من تحت فشار هستم. الآن وقتش نيست. يك سري كار دارم."


به این ترتيب از موضوع طفره مي رويم يا تمايلی به بيان احساسات خود نشان نمی­دهیم.



 


_________________
حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد

تصوير


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند
maleki (جمعه 4 آذر 1390, 3:31 pm), farhad (شنبه 5 آذر 1390, 9:22 am), atabaki (شنبه 5 آذر 1390, 1:45 pm), hadi asheri (جمعه 30 فروردین 1392, 5:51 pm), sahar baran (جمعه 30 فروردین 1392, 7:26 pm), farzam (شنبه 31 فروردین 1392, 6:15 am), ariaazizi (شنبه 31 فروردین 1392, 11:40 am), helia2 (شنبه 21 اردیبهشت 1392, 8:38 pm), farzadfar (چهارشنبه 8 خرداد 1392, 11:07 am), aliazizi (جمعه 10 آبان 1392, 10:00 pm), rohoolah karami (يکشنبه 12 آبان 1392, 9:49 am)
 موضوع پست: Re: انكار چيست؟
پستارسال شده در: چهارشنبه 9 آذر 1390, 2:07 pm 
مدير انجمن بهبودي
مدير انجمن بهبودي
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am
پست ها :
1987 پست
محل سکونت:
شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید:
10954 مرتبه
تشکر شده:
3577 مرتبه در 657 پست ها

محل تولد: ميلاجرد

موانع موجود در راه غلبه بر انکار


موانع بسیاری در راه غلبه بر انکار وجود دارد .

اجتناب از پذیرش مشکل - در بعضی شرایط رفتار معتاد ممکن است شبیه رفتار رفقایش باشد ، برای آنها دشوار است که چیزی را خطا بحساب بیاورند ـ چون سایرین فکر نمیکنند که آنها می توانند در زندگی اشان تغییر ایجاد کنند، بنابراین از پذیرفتن اینکه مشکل دارند سربازمی زنند .

افراد معتاد در ارتباط با انکار کنترل ندارند- بسیاری از افرادی که بیماریهای مزمن مانند دیابت، بیماری قلبی، سرطان و ایدز دارند در مقابل این بیماریها از خود دفاع می کنند . افراد مبتلا به این بیماریها ممکن است انکار را برای اجتناب از پذیرش مرگ و از قبول غیرواقعی بودن کنترل یا شکست ناپذیری یا دوری گزیدن از تغییردراماتیک زندگی بکار ببرند .
 "انکار ممکن است مانعی باشد در سهیم کردن بیمار در دسترسی به اطلاعات لازم، همچنین ممکن است باعث اختلال در توانایی شنیدن و قبول مشاوره های پزشکی گردد . "نمونه های انکار شامل عدم گزارش دردهای سینه یا سایر علایم بالقوه بیماریهای تهدید کننده زندگی و تکذیب تأثیرات مزمن یا تغییر شکل یافتگی های بدن میباشد.

در گفته های قدیمی آمده است که" مقابله مستحکم در برابر رفتار انکاری فرد به شکستن انکار آنها کمک میکند."
  در بیشتر مواقع افراد حتی دفاع بیشتری از خود در ارتباط با انکار کردن می کنند" . "افراد بدلیل شرم و لکه ننگ اعتیاد وحشت دارند که به درمان بپردازند، آنها از اینکه دست رد به سینه اشان زده شود ، برخورد مردم با آنها و روبرو شدن با احساس گناه و بی احترام شدن می ترسند به درمان روی آورند، موثرترین روش اینست که به افراد کمک کنیم بیشتر درباره بیماری خود بیاموزند و از طرف سایر کسانی که بیمار هستند حمایت شوند .

افراد خانواده می توانند با فرصت دادن به فرد معتاد درکسب تجربه از عواقب میخوارگی یا مصرف مواد مخدر به او کمک کنند .
  کسی که در حیاط خانه از هوش می رود ، در صورتیکه زندگی او مورد تهدید واقع نشود بگذارید همانجا بماند" آنها کم کم یاد می گیرند که درمقابل عواقب عملکردشان عکس العملی وجود دارد . موقعی برای خانواده زمان کمک و باز خورد به فرد فرا می رسد که او هوشیار و آماده باشد و این عمل باید بصورت مراقبت و با مهربانی انجام گیرد نه در حالت مقابله و مواجهه با او.


_________________
حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد

تصوير


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (چهارشنبه 9 آذر 1390, 2:10 pm), maleki (چهارشنبه 9 آذر 1390, 2:52 pm), hadi asheri (جمعه 30 فروردین 1392, 5:51 pm), sahar baran (جمعه 30 فروردین 1392, 7:26 pm), farzam (شنبه 31 فروردین 1392, 6:15 am), helia2 (شنبه 21 اردیبهشت 1392, 8:38 pm), farzadfar (چهارشنبه 8 خرداد 1392, 11:07 am), aliazizi (جمعه 10 آبان 1392, 10:00 pm), rohoolah karami (يکشنبه 12 آبان 1392, 9:49 am)
 موضوع پست: Re: انكار چيست؟
پستارسال شده در: جمعه 30 فروردین 1392, 5:48 pm 
مدير انجمن بهبودي
مدير انجمن بهبودي
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am
پست ها :
1987 پست
محل سکونت:
شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید:
10954 مرتبه
تشکر شده:
3577 مرتبه در 657 پست ها

محل تولد: ميلاجرد

مداخله

بسیاری از معتادان، به ویژه نوجوانان و جوانان كه هنوز از ادامه ی مصرف مواد مخدر خسته نشده اند، تا به عجز و آخر خط نرسند نمی توانند از اسارت اعتیاد رها شوند و بهبودی از طریق دوازده قدم را تجربه كنند. مداخله، نحوه و چگونگی فرایند ایجاد آخر خط مصنوعی را توسط خانواده ها و مددكاران برای معتادانی كه هنوز به مرحله ی تسلیم نرسیده اند ترسیم می كند.

مداخله، دستورالعمل گام به گام نجات معتادانی را كه منكر اعتیاد خود هستند در اختیار خانواده ها، روان پزشكان و مددیاران اعتیاد و نیز اعضای قدیمی انجمن های 12 قدمی قرار می دهد


_________________
حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد

تصوير


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند
hadi asheri (جمعه 30 فروردین 1392, 5:51 pm), sahar baran (جمعه 30 فروردین 1392, 7:26 pm), maleki (جمعه 30 فروردین 1392, 8:46 pm), atabaki (شنبه 31 فروردین 1392, 3:30 am), farzam (شنبه 31 فروردین 1392, 6:15 am), ariaazizi (شنبه 31 فروردین 1392, 11:40 am), helia2 (شنبه 21 اردیبهشت 1392, 8:38 pm), farzadfar (چهارشنبه 8 خرداد 1392, 11:08 am), aliazizi (جمعه 10 آبان 1392, 10:01 pm), rohoolah karami (يکشنبه 12 آبان 1392, 9:49 am)
 موضوع پست: Re: انكار چيست؟
پستارسال شده در: جمعه 10 آبان 1392, 9:31 am 
مدير انجمن بهبودي
مدير انجمن بهبودي
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am
پست ها :
1987 پست
محل سکونت:
شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید:
10954 مرتبه
تشکر شده:
3577 مرتبه در 657 پست ها

محل تولد: ميلاجرد

در این مرحله به جای اینکه قبول کنیم که از لحاظ احساسی تحت فشار قرار داریم یا قادر نیستیم با احساسات خود کنار بیائیم و به جای اینکه در انجمن از دیگران کمک بخواهیم، برای متقاعد کردن و فریب دادن خودمان مشکلاتمان را انکار و کتمان می کنیم و چنین وانمود می کنیم که حالمان در بهبودی خوب است و مشکلی نداریم. انکار کردن مشکلات از جمله راهکارها و ترفندهائی است که همه ما معتادان به خوبی با آن آشنا هستیم چون در زمانی که اعتیاد فعال داشتیم هر موقع که حالت ناخوشایندی به سراغ ما می آمد از روش انکار کردن و نادیده گرفتن مشکلات استفاده می کردیم. البته ما معتاد بودن خود را انکار نمی کنیم بلکه منکر آن می شویم که در حال بهبودی با مشکل و فشار عصبی و احساسی روبرو هستیم و قادر به مقابله با این شرایط نیستیم. روش غریزی ما این است که خود را متقاعد کنیم که مشکلی نداریم؛ چون به سراغ مواد نرفته ایم در این مرحله است که به احساسات و حالات روحی خودمان توجه نشان نمی دهیم و از ابزار بهبودي و حمایت انجمن از جمله مشاركت صادقانه وضعیت روحی و روانی خود با راهنمایمان يا در جلسات استفاده نمی کنیم. در این مرحله ممکن است بامشکلات جدی و مهمی که به ناگهان در زندگی با آن ها روبرو می شویم نتوانیم کنار بیائیم و به علت ناتوانی در کنار آمدن با مشکلات احساسی و عاطفی، کنترل اوضاع از دستمان خارج شود. برای مثال، ممکن است در حال بهبودی به مشکلات خانوادگی و زناشوئی از جمله طلاق دچار شویم ولی چون از ابزارهای درست استفاده نمی کنیم به جای اینکه مشکلات را حل کنیم آنها را انکار می کنیم. در برخورد با چنین مشکلاتی است که ما باید برنامه بهبودی روزمره خود را با جدیت بیشتری دنبال کنیم و نگذاریم این مشکلات زندگی ما را آشفته کند و تمرکزمان بر روی برنامه بهبودیمان را برهم بزند. اگر با مشکلات به درستی مقابله نکنیم، نتیجه این می شود که به تدریج از حمایت های انجمن فاصله می گیریم و هر روز بیشتر از روز قبل از وضعیت بهبودی خود خشمگین و ناراضی می شویم.

به یاد داشتن این موضوع بسیار مهم است که در روزهای اول بهبودی بسیاری از ما معتادین از عوارض خماری عذاب می کشیم و ناراحتی های عاطفی و احساسی باعث می شوند که احتمال لغزش ما بیشتر شود. در این مرحله است که احساسات و حالاتی همچون اضطراب، افسردگی، بی خوابی و از دست دادن حافظه به سراغ ما می آیند. احساس می کنیم که سوار ترن هوائی شده ایم چون احساسات ما آنچنان پریشان می شود که به هیچ وجه نمی توانیم آن ها را کنترل و مهار کنیم. باید در این مرحله بپذیریم که نوسان شدید حالت روانی ما یکی از اجزاء اصلی فرایند بهبودی ما محسوب می شود. باید بدانیم که بالا و پايين شدن هاي عاطفی و احساسی حالتي گذرا دارند و به تدریج از میان می روند. باید حواسمان باشد که صبر و شکیبائی خود را در این حالت از دست ندهیم و از پریشانی افکار و اندیشه های خود به عنوان بهانه ای برای مصرف دوباره استفاده نکنیم.


_________________
حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد

تصوير


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند
aliazizi (جمعه 10 آبان 1392, 10:01 pm), atabaki (شنبه 11 آبان 1392, 9:10 am), rohoolah karami (يکشنبه 12 آبان 1392, 9:49 am), maleki (يکشنبه 9 شهریور 1393, 2:00 pm)
 موضوع پست: Re: انكار چيست؟
پستارسال شده در: شنبه 8 شهریور 1393, 8:00 pm 
مدير انجمن بهبودي
مدير انجمن بهبودي
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am
پست ها :
1987 پست
محل سکونت:
شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید:
10954 مرتبه
تشکر شده:
3577 مرتبه در 657 پست ها

محل تولد: ميلاجرد

مبارزه با انکار

با شرکت در جلسات انجمن های گمنام و شنیدن تجربیات سایر معتادان ما می توانیم در مورد اینکه آیا از بیماری اعتیاد رنج می بریم یا نه اطمینان حاصل کنیم. این کار به ما شهامت می دهد تا به مرور دیوار انکار خود را شکسته و واقعیت بیماری خود را بپذیریم. ما متوجه خواهیم شد که اعتیاد می تواند روی هرشخصی تأثیر بگذارد و تنها مختص به ما نیست. افراد متفاوتی در جلسات انجمن های گمنام حضور خواهند داشت؛ آنهایی که ثروتمند و آنهایی که فقیرند، آنهایی که شاغل بوده و آنهایی که بیکارند، آنهایی که خانواده داشته و آنهایی که خانواده ای ندارند. هر کسی بدون توجه به نژاد، عقیده و یا مذهبی که دارد می تواند به بیماری اعتیاد مبتلا شود. ما نیز با علم به این موضوع می توانیم تسکین یافته و بپذیریم که یکی از همین افراد هستیم. ما از طريق حضور در این جلسات این واقعیت را کشف می کنیم که برای بیماری اعتیاد ما نیز راه حلی وجود دارد و بهبودی از اعتیاد امکان پذیر می باشد. آگاهی از این واقعیت به ما انگیزه و شهامت خواهد داد تا از انکار رها شده و به پاک شدن از اعتیاد تمایل پیدا کنیم و به سوی بهبودی گام برداریم.


_________________
حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد

تصوير


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند
مرتضى غرىبى (شنبه 8 شهریور 1393, 9:10 pm), atabaki (يکشنبه 9 شهریور 1393, 4:24 am), maleki (يکشنبه 9 شهریور 1393, 2:00 pm), aliazizi (چهارشنبه 6 فروردین 1399, 1:08 pm)
نمايش پست ها از پيشين:  مرتب سازي بر اساس  
ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 6 پست ] 


چه کسي حاضر است ؟

كاربران آنلاين: bing [bot]


شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد
شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد

جستجو براي:
انتقال به:  
cron
News News Site map Site map SitemapIndex SitemapIndex RSS Feed RSS Feed Channel list Channel list
MilajerdSoftwareGroup Powered by: M.S.G | base on: phpbb 3.0.12 | Persian translator: Maghsad
phpBB SEO