مشاهده پست هاي بدون جواب | نمايش مبحث هاي فعال
|
صفحه 1 از 1
|
[ 2 پست ] |
|
نويسنده |
پيغام |
atabaki
|
موضوع پست: پيامك به مناسبت شهادت حضرت رقيه (سلام الله عليها) ارسال شده در: يکشنبه 17 آذر 1392, 12:15 pm |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 1 دی 1389, 10:09 am پست ها : 4992 پست محل سکونت: تهران
تشکر کرده اید: 11738 مرتبه
تشکر شده: 13547 مرتبه در 3068 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|

این سه سالگی اوست که در ویرانهای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم atabaki به خاطر این پست تشکر کرده اند akbarabadi (يکشنبه 17 آذر 1392, 12:17 pm), maleki (يکشنبه 17 آذر 1392, 12:34 pm) |
atabaki
|
موضوع پست: Re: پيامك به مناسبت شهادت حضرت رقيه (سلام الله عليها) ارسال شده در: پنج شنبه 6 آذر 1393, 7:38 am |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 1 دی 1389, 10:09 am پست ها : 4992 پست محل سکونت: تهران
تشکر کرده اید: 11738 مرتبه
تشکر شده: 13547 مرتبه در 3068 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
* * * * * * * * * * عمه جان باغ ولایت ثمر آورده برایم عوض میوه نایاب سر آورده برایم سر باباست که خون جگر آورده برایم صورت غرقه به خون از سفر آورده برایم * * * * * * * * * * گریه نکن! خرابههای شام، گهواره توست هزاران فرشته برایت آغوش گشودهاند، گریه نکن! ارکانِ این هنگامه، روزی بر صخرههای تاریخ نوشته خواهد شد * * * * * * * * * * آه ای دوشیزه شبهای شیون و شعر! از این پس بر آغوش خسته ویرانهها، خوابِ پروانههایی را میبینی که بر شاخههایِ نازکِ احساست یخ میزنند. * * * * * * * * * * ای شام! ای پیچیده در حرارت عصیان! محکمتر بزن این تازیانههای پی در پی را که فردا از جای تازیانهها، هزاران بهار جوانه خواهد زد. خرابههایت، آرامگاه ملایکیست که بر دیوارههای ویرانِ شرم سر میکوبند میروی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامیگذاری. اندوهت را بر صورت خرابه میپاشی و میگذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی. * * * * * * * * * * گرچه سه سال بیشتر ندارد، اما صدسال شکایت از این اندک سال دارد؛ شکایتهایی که تاب باز گفتنشان را ندارد. بغضها روی هم جمع شده است و به یکباره میخواهد فوران کند * * * * * * * * * * نبودی طعنه خار بیابان پای ما را زد *** زبان کوفه خیلی حرفها را پشت بابا زد میان راه دستی گوشوار از گوش من چید و *** به دور از چشمهایت زخم سیلی بر رخ ما زد * * * * * * * * * * جرم او را کسی نمیدانست *** جرم پروانه را نمیدانند آنچه مردم شنیده میگویند *** رسمِ جانانه را، نمیدانند چشمها را گشوده، مینالید *** در فضای غریبِ ویرانه مثل شمعی که اشک میریزد *** در سکوت حزینِ یک خانه * * * * * * * * * * من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم *** غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن *** تاابدحاجـــت رواگردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم * * * * * * * * * * ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم *** رو از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم پژمرد گل روی تو از تابش خورشید *** در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم * * * * * * * * * * سوختم ز آتش هجر تو پدر تب کردم *** روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم تازیانه چو عدو بر سر و رویم میزد *** ناامید از همه کس روی به زینب علیهاالسلام کردم
* * * * * * * * * *
آخرین بالا اندازی (Bump) توسط atabaki در پنج شنبه 6 آذر 1393, 7:38 am
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم atabaki به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (يکشنبه 17 آذر 1392, 12:34 pm), مرتضى غرىبى (پنج شنبه 6 آذر 1393, 8:15 am), akbarabadi (جمعه 7 آذر 1393, 1:09 pm), mohammadi (جمعه 7 آذر 1393, 5:48 pm) |
|
صفحه 1 از 1
|
[ 2 پست ] |
|
چه کسي حاضر است ؟ |
كاربران آنلاين: atabaki, bing [bot] |
|
شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد
|
|